Friday, July 30, 2004

ازاينکه بيماري آيزايمر ما باعث گفتن(نوشتن) ولاجرم شنيدن(خواندن) واژه هاي مهجوري مثل "عباس عبدي"و"روزنامه سلام"و"سخني با سر دبير" "جامعه آزاد"و...شد،بسيارخرسنديم.وازاينکه علي آقا را مجبور به نوشتن رمان "سخني با سر دبير"کرديم شرمنده.
 ولي اگر دوستان کمي بيشتر در مورد اين بيماري عقل براندازمطالعه فرمايند،از اينکه ما ناممان را فراموش کرده ايم بر ما خرده نخواهند گرفت وخواهند فهميد که آيزايمرما رابطه اي با استبدادزدگي ندارد.
براي اينکه نشان دهيم انتقاد پذيريم و به نظر دوستان احترام ميگذاريم به ثبت احوال کشور مطبوع کانادا مراجعه کرديم تا نام جديد "خوشخبر" را برما بگذارند.

براي آگاهي بيشتر دوستان ازبيماري آيزايمرازاين به بعد انواع آن را در اين ستون مورد بر رسي قرار ميدهيم.

آيزايمرسياسي:اين نوع آيزايمربه طرزفجيعي درداخل ايران به خصوص دربين  قشر جوان ودانشجو رو به گسترش است وجديدا به نقاط دور دست همچون قطب شمال هم سرايت کرده است.

دانشمندان ديدن صحنه هاي فجيع در فيلمهاي هارتوپوتي، همچون پرت شدن ازطبقه پنجم و کتک خوردن با باتوم وتير خوردن در شقيقه،بادمجان کاشتن پاي چشم ،همچنين تنفس درمحيطهاي کوچک وتنگ براي مدت طولاني، عقدغيابي وطلاق حضوري ونهايتا اعتماد به انسانهاي بلوف را عوامل اصلي آن ميدانند.

نشانه هاي اوليه اين بيماري بي اعتمادي، روزنامه زدگي،اينترنت زدگي،بحث زدگي ميباشد.در مرحله بعدي فرد بيمارلغاتي همچون "ايران " "گنج" "آزادي""عبد"  " پيشرفت " "زر" و"آغا" "تمدن" "کوروش" "انتظام"را درک نمي کندوتنها لغاتي که به خاطر مي آورد "پول" "پارتي" "چشم" "سيگاري" "ترياک" "پوک" "مشروب" ميباشد.
را ه هاي پيشگيري: پيشنهاد مي شود دوستان اين لغات را اصلا ياد نگيرند که بعدا مجبور به فراموشي شوند
تنها راه زنده ماندن اين نوع بيماران "سفربه نقاط دوردست"  "مطالعه عميق تاريخ" "تفکر عميق به آينده"
ميباشد.
دانشمندان جديدا در حال تحقيق بر روي روشهاي درمان اين بيماري همچون تنفس در محيط آزاد و دوش آب سرد مي باشند.
نتيجه غير اخلاقي:
ما بيغمان مست عقل زکف نهاده ايم
                         دررراه پارتي و همنفس جام باده ايم
برما بسي کمان ملامت کشيده اند
                           ما کار خود به رقص وآب جو گشاده ايم 

"خوشخبر"