Friday, July 30, 2004


خوش آمد "خوشخبر" و زان خوشتر نبا شد
كه در حر فش بجز شكر نبا شد
.... آقا جا ن "آبجو" نبا شه هم ميشه
از بر كت وجود دوستا ني مثل "خوشخبر" ما هم شاعر شديم....دمت گرم
حا لا براي خا لي نشدن عريضه هم كه شده بگذا ريد يه جوكي هم ما بگيم...
ميگن يه روزي يه "مشهد ي" ميا د تهران ميره خانه دوستش و در ميزنه... دوسته داد ميزنه و ميگه " كيه " ... دوست مشهدي ميگه " مويم" تهرونيه مياد درو باز ميكنه ... بعد از چاغ سلامتي دوست" تهروني" به "مشهديه" ميگه يه چيزو بايد دوستانه بهت بگم و اون اينكه وقتي تو تهرون در خونه كسي رو ميزني نگو"مويم " بگو "منم" اينجوري بيشتر تحويل ميگيرنت....
دوست مشهدي كمي فكر كرد و گفت.. " اگر بگم "منم" در كه باز بشه ميفهمند "مويم" بگه نمي فهمند....
شاد و خرم باشيد.....
عليرضا ب....اينم از اسم آلزايمريه ما :)