نامها در فارسي باستان و اوستايي جنسيت داشتند
گروه فرهنگ، آرزو رسولي_ زبانهاي هند و اروپايي بزرگترين خانواده زباني جهان است كه نزديك به نيمي از جمعيت جهان به آن صحبت ميكنند و خود شامل ده گروه است: آناتوليايي، هندو ايراني، يوناني، ايتاليك، ژرمني، ارمني، تُخاري، سِلتي، بالتي و اسلاوي، آلبانيايي.
زبانهاي فارسي و سنسكريت از گروه هند و ايراني، فرانسه و ايتاليايي از گروه ايتاليك، انگليسي و آلماني از گروه ژرمني و زبان روسي از گروه بالتي و اسلاوي هستند.
وجوه مشترك اين زبانها در صورتهاي باستاني آنها بيشتر است. به عنوان مثال، در زبانهاي فرانسه، ايتاليايي، آلماني و روسي، نام يعني اسم، صفت، ضمير، علاوه بر شمار، داراي جنسيت نيز هست. اين مساله امروز براي فارسي زبانان غريب است. اما در زبانهاي ايراني دوره باستان، براساس اسنادي كه از فارسي باستان و اوستايي در دست است، هر يك از نامها جنسيت نيز داشتهاند.
مثلا در زبان فارسي باستان و اوستايي، dahyu- «سرزمين، كشور» مادينه، dasta- (اوستايي: zasta-) «دست» نرينه، mātar- «مادر» مادينه، pitar «پدر» نرينه، pāda- (اوستايي: pāda-) «پا» نرينه بوده است.
در زبانهاي باستاني ايران، اسم علاوه بر آنكه سه جنس (نرينه، مادينه، خنثي) داشته است، مفرد، تثنيه، جمع و هشت حالت نحوي (نهادي / فاعلي، مفعولي)، متممي به – برايي، متمّمي ازي، متمّمي در – اندري، متمّمي بايي، اضافي، ندايي) نيز صرف مي شده است.
از نظر زبان شناسي، به اين گونه زبانها كه نام در آنها صرف مي شود، زبانهاي تركيبي ميگويند. زبانهاي باستاني ايران و نيز زبانهاي باستاني اروپايي از زبانهاي تركيبي هستند. زبان آلماني و روسي امروز نيز از زبانهاي تركيبي به شمار ميروند. زبان فرانسه جزو زبانهايي است كه تا حدودي ويژگيهاي تركيبي خود را حفظ كرده و نيمه تحليلي _ نيمه تركيبي است.
اما زبان فارسي در طول زمان به طرف سادهتر شدن پيش رفته و خاصيت تركيبي خود را از دست داده و به زباني تحليلي، تبديل شده است. از اين نظر، زبان فارسي زباني بسيار پيشرفته است.
پيدا كردن خانوادههاي زباني يكي از مباحث بسيار جالب در زبان شناسي است. زبان شناسان با بررسي زبانهاي مختلف متوجه شدند كه ميان بسياري از زبان ها شباهتهاي بنيادين چه از نظر واژگان و چه از نظر ساختار وجود دارد. نخستين قدم در پيدا كردن شباهتهاي واژگاني، قياس واژگان اساسي در زبانهاي مورد بررسي است. مانند واژگاني كه به اعضاي بدن و اعضاي خانواده اطلاق ميشود. چون هر زباني ناچار به ساخت واژگاني براي نام بردن آنهاست و اين قبيل واژگان قابل وام گيري نيستند. زبان شناسان ابتدا با بررسي اين واژگان و سپس جزييات بيشتر در خصوص ساختار، واجها (كوچكترين واحدهاي آوايي زبان) و آواها متوجه شباهت ميان زبان هاي هندي، ايراني و اروپايي شدند. براي نمونه به چند مثال زير توجه كنيد:
فارسي سنسكريت فرانسه ايتاليايي انگليسي آلماني روسي مادر mātár mère madre mother Mutter mat پدر Pitár père padre father vater atetz خواهر bhagini sœur Sorella sister Schwester sistera برادر bhrắtar frère Fratello brother bruder brat دست hasta main mano hand hand ruka پا pied piedi foot Fuss nog
* واژه هاي روسي جدول فوق به حروف لاتين برگردان شده است.
بسيار گفته شده كه زبان فارسي با زبان هاي اروپايي هم خانواده است و اين زبانها متعلق به خانواده بزرگ زباني هند و اروپايي هستند. با گسترش بررسي اين زبانها و مقايسه صورتهاي باستاني آنها، شباهت بيشتري ميان اين زبانها مشاهده شد. از قياس صورتهاي باستاني، زبان شناسان موفق شدند صورت مادر اين زبانها را بازسازي كنند و نام اين زبان فرضي را زبان «هند و اروپايي» نهادند.
منبع :خبرگزاري ميراث فرهنگي
http://www.chn.ir/shownews.asp?no=14255
Quoted By Prince Ali
<< Home