مردم مانع جايگزيني زبان يوناني در ايران زمان سلوكيان شدند
ميراث خبر، گروه فرهنگ، مهري بيرانوندي_ سلوكيان تلاش فراواني براي رواج سبك زندگي يوناني در ايران داشتند تا كادرهاي با ارزشي جهت اداره امور تربيت كنند. اين تلاشها با جايگزيني زبان يوناني به جاي زبان آرامي در ايران آغاز شد. اما ايرانيان كوچه و بازار هيچگاه زبان جديد را نپذيرفتند و اين پروژه با روي كار آمدن اشكانيان براي هميشه با شكست روبهرو شد.
زبان يوناني از زمان اسكندر كبير در ايران انتشار يافت. ازدواجهاي بين ايرانيان و مقدونيان، ايجاد مستعمرات، تجارت و قشون عدليه، همه اينها باعث شدند تا زبان آرامي كه در عهد هخامنشيان زبان مكاتبات درباري بود، متروك شده و زبان يوناني جاي آن را بگيرد. شواهد جالبي در دست داريم كه نشان ميدهد يوناني و آرامي در مرزهاي دور شرقي در كنار يكديگر ميزيستهاند. كتيبه مهم دو زبانه آشوكا كه در قندهار پيدا شده، گواه بر اين است كه حتي در بخشي از شاهنشاهي موريا كه يونانيان و ايرانيان در آنجا جايگاه داشتند، آرامي زبان نگارش ايرانيان بود.
يوناني، زبان نوشتاري رسمي و برتر امپراتوري سلوكي بود، اما آرامي همچنان در استانها و اميرنشينها مانند ارمنستان، سغد، خوارزم و پارس رواج داشت. به هر حال زبان يوناني، زبان رسمي كشور به شمار ميرفت.
سلوكيها كوشش زيادي براي گسترش اين زبان انجام ميدادند. آنها براي ايجاد تمدني عاليتر سعي داشتند تا سبك زندگي يوناني را در ايران رواج داده و مديران مجربي براي اداره امور تربيت كنند. پادشاهان سلوكي و به طور كلي سلوكيها نقش بسيار مهمي در رواج فرهنگ يونان در ايران داشتهاند و برخي از پادشاهان حتي تشويق به اين كار نيز ميكردهاند.
با علاقهاي كه آنتيوخوس اول (سوتر) پادشاه سلوكي به فرهنگ و معارف و از جمله ادبيات يونان باستان داشت فرمان داد تا اُديسه، تصنيف هومر شاعر معروف قرن نهم پيش از ميلاد يونان در ايران منتشر شود. آنتيوخوس سوم (كبير) كتابخانهاي در انطاكيه تاسيس كرد و نهضتي در ادبيات آغاز كرد كه بعدها در غزه به اوج ترقي خود رسيد. آنتيوخوس چهارم به هنر، ادب و فلسفه يونان علاقه فراوان داشت. در زمان آنتيوخوس چهارم گسترش تمدن و فرهنگ يونان (هلنيسم) در سرزمينهاي شرقي با شدت تمام دنبال شد. مبناي اين پديده فشاري بود كه از طرف عناصر يوناني كه متمايل به توسعه تمدن خويش بودند به عمل ميآمد.
پس از سقوط دولت هخامنشي و روي كار آمدن دولت سلوكي نگارش به خط يوناني به صورت خط دولتي و رسمي در ايران متداول شد و زبان يوناني هم هر چند زبان مكاتبات درباري به حساب ميآمد اما زبان يوناني نتوانست در ميان توده مردم ايران به جاي زبان فارسي به كار گرفته شود. اين حالت ادامه پيدا كرد تا در اواخر حكومت اشكانيان. اشكانيان براي رهايي از زير بار فرهنگ هلني و طبعا خط يوناني و ديگر مظاهر اين فرهنگ از الفباي آرامي و سرياني بهره گرفته و خط پهلوي اشكاني كه به آن پهلوي شمالي، پارتي و پهلويگ نيز گفته ميشود را براي خط خود به وجود آوردند.
منابع:
1 _ پيگولوسكايا، تاريخ ايران از دوران باستان تا پايان سده هجدهم، ترجمه كريم كشاورز، چاپ دوم، جلد اول، تهران، 1349.
2 _ رومان گيرشمن، ايران از آغاز تا اسلام، ترجمه دكتر محمد معين، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1355.
3 _ ريچارد نلسون فراي، ميراث باستاني ايران، ترجمه مسعود رجبنيا، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1344.
4 _ احسان يارشاطر، تاريخ ايران (كمبريج) از سلوكيان تا فروپاشي دولت ساسانيان، ترجمه حسن انوشه، جلد سوم، قسمت دوم، امير كبير، تهران، 1377.
<< Home