پرويز مشكاتيان ازموسيقي و گروه عارف ميگويد
بعد از ربع قرن به موسيقي مي گويند، سرود
اجراي كنسرت انگيزه ميخواهد. من در خلوت خودم در خانه، مينشينم آهنگسازي ميكنم و مينويسم اما كار خارج از خانه انگيزه ميخواهد.
از ابتدای امسال تا امروز کنسرتی که همه را به تکاپو و وجد بیاورد برگزار نشده است. شاید اگر سال گذشته آن حادثه مهیب در بم اتفاق نمی افتاد سال پیش را هم با همین برنامه ها و کنسرت هایی که به بودنشان عادت کرده ایم می گذراندیم. اما به نظر می رسد در ماه های پایانی امسال، با برگزاری کنسرت گروه عارف اتفاقی اتفاقی خواهد افتاد که علاقمندان موسیقی وقتی همدیگر را می بینند درباره آن حرف بزنند و منتظر نتیجه آن باشند.
پرویز مشکاتیان که یکی از بنیان گزاران این گروه است، بعد از مدت ها نوازندگان گروه را که حالا دیگر هر کدام در موسیقی حرفی برای گفتن دارند دور هم جمع کرده و می خواهد یک بار دیگر نام عارف را که در گوشه ای از ذهنمان مانده زنده کند.
در یکی از تمرین های گروه به دیدار مشکاتیان رفتیم، هیچ بهانه ای برای این گفت گو گویا تر از این نیست که گروه عارف بعد از سال ها سکوت روی صحنه و در مقابل مردم حاضر می شود.
* چطور شد بعد از سالها سكوت تصميم گرفتيد باز هم روي صحنه بياييد و كنسرت بدهيد؟
_ چندان هم سكوت نكرديم آخرين كنسرتي كه در تهران داشتيم سال 76 به اتفاق آقاي نوربخش بود.
* به نظر شما هفت سال زمان زيادي نيست؟!
_ خب در اين سالها بيشتر به فعاليتهاي نوشتاري ميپرداختم. در اين هفت سال هفت كتاب از من چاپ شده است و تعدادي هم كنسرت در خارج از كشور برگزار كردهام.
* حالا دوباره تصميم گرفتيد كه اجراهايتان را بيشتر كنيد؟
_ نه هر دو را با هم انجام ميدهم.
* پس از اين در شهرهاي ديگري هم كنسرت خواهيد داشت؟
_ در تهران برنامهها را ادامه خواهيم داد چون با وجودي كه چند روز است بليتها توزيع شده است، اين طور كه شنيدهايم استقبال زياد بوده است، بنابراين ناچاريم براي اين كه به مشكل برنخوريم تعداد اجراها را اضافه كنيم. بعد از تهران هم با صحبتهايي كه تا به حال شده است در شهرهاي اصفهان، تبريز، اهواز، كرمانشاه و شيراز هم برنامههايي خواهيم داشت.
* اين كنسرتها كي برگزار ميشود؟
_ قطعا با فاصله زماني خواهد بود چون آقاي ناظري براي سفري به اروپا خواهند رفت. بعد از آن اسفند هم مجالي براي كنسرتهاي بزرگ نخواهيم داشت و فكر ميكنم برگزاري آنها به ارديبهشت سال آينده موكول شود.
* آيا كنسرتهاي عارف ادامه خواهد داشت و يا دوباره تا چند سال ديگر متوقف ميشود. شايد شما هم معتقديد كنسرت گذاشتن در ايران خيلي مشكل است؟
_ ببينيد اجراي كنسرت انگيزه ميخواهد. من در خلوت خودم در خانه، مينشينم آهنگسازي ميكنم و مينويسم اما كار خارج از خانه انگيزه ميخواهد شرايط بايد مساعد باشد كه تا كاري انجام دهيم بچهها بايد روحيه داشته باشند كه كنسرت بدهند. در تمام دنيا آهنگسازي يكي از مشكلترين بخشهاي ساخت و اجراي موسيقي است اما در ايران سادهترين بخش است چون درگيريهايي كه در بخشهاي ديگر با آن مواجهيم در بخش آهنگسازي نيست. در آهنگسازي خودت هستي و خلوت خودت اما در بخشهاي بعدي و اجرايي كار مشكل ميشود. به هر حال شرايط كنوني هم مايوس كننده و هم از بين برنده انگيزه هنري.
* مقدمات برگزاري اين كنسرت چقدر طول كشيده است؟
_ گروه نزديك به چهار ماه و نيم مشغول تمرين است و پيش از آن مراحل ساختاري، آهنگسازي و غير هم دو، سه ماهي طول كشيد.
* پس براي شما كه مقدمهچيني و تمرينات اين همه طولاني است فكر نميكنم سالي يك بار كنسرت دادن مقدور باشد.
_ اگر انگيزه باشد هيچ مشكلي ندارد. قضيه فرق ميكند.
* اين انگيزهاي كه بر آن تاكيد داريد دقيقا چيست؟
_ ما در جامعه زندگي ميكنيم كه شرايط متفاوتي دارد. فكر كنيد عمرتان را براي يك جريان هنري به نام موسيقي گذاشتهايد. اما كسي توجهي به آن ندارد تلويزيون ساز را نشان نميدهد. هنوز بعد از يك ربع قرن به موسيقي ميگويند سرود. اصلا از آوردن نام موسيقي اكراه دارند. خوب مجموعه اتفاقاتي كه ميافتد شما را بيانگيزه ميكند. درست است كه كليات چيز ديگري است كه به خاطر آن بايد از جزييات گذشت اما واي به حال روزي كه جزييات كليات را تشكيل بدهند.
* گروه عارف بر پايه يك تعهد اجتماعي هنرمندانه شكل گرفت. ترانهها و تصنيفهايي هم كه انتخاب ميشد مضمونهاي اجتماعي داشت، در حال حاضر گروه عارف تا چه اندازه به آن بنيانها وفادار است و تا چه اندازه شعرهايي كه انتخاب كرديد از مشخصه مضمونهايي را دارد كه عارف با آنها شناخته شده است.
_ ما توقع و انتظار مردم را برآورده ميكنيم. يعني تا اندازهاي كه در تواناييمان ميگنجد همان اهداف را دنبال خواهيم كرد. گروه عارف پاسخگوي انتظاري است كه مخاطبانش دارند. اشعاري هم كه انتخاب شده است، نشان دهنده پيام و حرف ماست. اشعاري كه انتخاب شده از شفيعي كدكني، دهخدا، سايه و برزين آذر مهر است. مسايل ساختاري گروه بر همان اساسي است كه بود.
* نوازندگان جواني به تركيب گروه اضافه شدهاند. البته نوازندگان عارف سالهاي 50 هم در گروه هستند. آنها را براساس چه اصولي انتخاب كرديد؟
_ هسته اصلي گروه عارف با همين انگيزه در راديو تشكيل شد. بعد از آن كه برنامههاي عارف وسيعتر شد و از راديو بيرون آمد و كنسرتهاي برون مرزي آغاز شد، تعداد گروه بيشتر شد. بعد از گذشت مدتي همه آنهايي كه در گروه بودند با همت و ممارست خوبي هر كدام به درجه قابل توجه و مقبولي در موسيقي رسيدند. شايد اين مساله به نگاه من به قضايا باز ميگردد. از زرتشت جملهاي در آغاز يكي از كتابهايم نوشتهام كه: شاگردي كه هميشه شاگرد بماند، پاداش به سزايي به استادش نداده است. تمام دوستان در گروه عارف تلاش كردند و هر كدام گروههايي تشكيل دادهاند. آقاي عليزاده گروه تشكيل داد، كيانينژاد يك گروه تشكيل داد، حميد متبسم گروه دستان، كيوان ساكت گروه وزيري، كامكارها گروه كامكارها و ديگران ميتوان گفت حالا تمام بچهها سرپرست گروهند كه گرد هم جمع شدهاند.
به وجود بعضي نوازندگان جديد هم براي سازبندي در بعضي قطعات نياز بود چرا كه سازهايي مانند قيچك احتياج داشتيم. همه آنها هم از هنرمندان با تجربه و با تحصيلات آكادميك هستند.
* شما اواخر دهه 50 لاله آتشين را براي شهرام ناظري ساختيد كه گويا قرار است در كنسرت اجرا شود. اين قطعه و چند قطعه ديگر كه قرار است در كنسرتهاي شما اجرا شود، در بازار موجود نيست. تصميم نداريد آلبومي از اين قطعات به بازار بدهيد؟
_ خيلي از قطعات كنسرت هم تازه است. ما تصميم داريم تمام اين آثار را در قالب دو آلبوم موسيقي به علاقه مندان ارايه دهيم.
* اين آثار در استوديو ضبط خواهد شد و يا آلبوم ها، اجراي زنده كنسرت است؟
_ در كنسرت همه چيز يك بار اتفاق مي افتد اما در استوديو امكان تكرار هست. من نمي توانم پيش بيني كنم اما به دليل اين كه تمام نوازندگان پرتوان و حرفه اي هستند، اگر به مشكلي برخورد نكنيم آلبوم ها، از روي اجراي زنده شكل مي گيرند اما همان طور كه مي دانيد سازهاي ايراني همان قدر كه لطف و ظرافت دارند حساس هم هستند. اگر دماي سالن تغيير كند كوكشان تغيير خواهد كرد. از طرفي صدابرداري هم مهم است و اين كه صدابردار چقدر با پارتيتور آشنا باشد. اگر همه چيز درست پيش برود ما هم ترجيح مي دهيم آلبوم ها از اجراي زنده باشد چون نيرويي كه آنها از يك اجراي زنده مي گيرند هرگز در استوديو وجود ندارد.
* باز هم برگرديم به عارف در سال هاي دهه پنجاه، تشكيل گروه عارف بر مبناي هماهنگي و پيشروي با جريانات روز بود. انگيزه ديگري كه براي شكل گيري اين گروه، از ابتذالي بود كه در راديو و تلويزيون جريان داشت. چرا شما در اين سال ها كه شايد ابتذال بسيار شديدتر از آن گذشته شده است، سكوت كرديد و جريان ساز نبوديد؟
_ خرابي از حد گذشته و كاري اش نمي شود كرد. ابتذال هنري آنقدر هست كه به گمانم هيچ كاري نمي توان براي آن كرد. هيچ تعريفي از هويت موسيقي در اين سال هاي اخير نداشتيم و نداريم.
* در آن سال ها هم اوضاع چندان خوب نبود موسيقي بسيار سطحي و مبتذل بود اما پرويز مشكاتيان سكوت نكرد و انتظار نداريم كه شما سكوت كنيد. آيا عوامل ديگري در اين كناره گيري دخيل است؟
_ سال هاي دهه 50 همراهان من هم با همين نگاه كار را دنبال مي كردند از آهنگساز، سرپرست گروه، تكنواز گرفته تا شاعر و مسئولان راديو و تلويزيون همراه هم بودند. اما من يك تنه امروز چه كار مي توانم بكنم؟! با صدا و سيماي امروز كه موسيقي پخش مي كند اما فواره نشان مي دهد چه كار بايد بكنم!
* بدون تكيه بر راديو و تلويزيون نمي توان كاري كرد؟ مثلا همين كنسرت هايي كه بدون واسطه شما را با مردم پيوند مي دهد مي تواند فضاي خوبي براي جريان سازي هنري باشد؟
_ جدا از مشكلات ساختاري و اجرايي كنسرت. يكي از معضلاتي كه سر راه گروه بود هزينه هاي بالا بود. شايد مردم ندانند كه ما شبي ده ميليون تومان هزينه براي اجردرسالن بايد بدهيم چه برسد به مسايل ديگر.
* گروه عارف در ابتدا از جواناني تشكيل شده بود كه تجربه امروزشان را نداشتند. اما شور، عشق و همدلي آنها باعث شد كه گروه عارف، گروه عارف بشود و تصنيف هايي كه در دل مردم نشسته از آن بيرون بيايد. امروز همان نوازندگان دور هم جمع شده اند. حالا تجربيات فراواني دارند و از نظر تكنيكي در بالاترين درجه هستند. حرف گروه عارف امروز تكنيك است يا همان عشق و هيجان؟ شما فكر مي كنيد آن لطف و همدلي امروز به اندازه گذشته وجود دارد؟
_ هر دو با هم هستند. آنها نسل جديدي بودند كه در دهه پنجاه بينش و نگرش متفاوتي داشتند. به مسايلي توجه داشتند كه نوازندگان سه نسل قبل از آن مطلع نبودند. اين جريانات از دانشگاه تهران، مركز حفظ و اشاعه موسيقي راديو برخاست كه همين نسل در آن بودند . شايد براي موسيقي دان هاي سه نسل پيش موسيقي محلي و بومي مهم نبود ، اما همان نسل ، امروز به روستاهاي دور مي روند و نغمات و موسيقي آن مناطق را ضبط مي كنند. نسل پژوهشگر و جستجوگري كه امروز مي بينيد ، همان نسل دهه 50 است كه علاوه بر تكنيك آموخته تا بي تفاوت نباشد. آنها به آينده كشورشان و به سرنوشت مردم فكر مي كنند و در عين حال از گذشته هم چيزهاي خيلي زيادي آموخته است. البته در اين راه سختي ها و مشقت هاي زيادي را تحمل كرده است.
* منظورم اين است كه هر كدام از اين نوازنده ها در گروه هاي خود هدف به خصوصي را دنبال مي كنند و هر كدام به جايي رسيده اند و انديشه هاي خاص خود را دنبال مي كنند. اين جمع اضداد در گروه عارف چطور مي انديشيد؟
_ عارف همان است كه بود. همه ما در اينجا انديشه گروه عارف را دنبال خواهيم كرد. عارف سال هاي دهه پنجاه امروز با يك ربع قرن تجربه روي صحنه مي رود. البته عارف از همان اول در مراكز هنري تكنيك را اصل قرار داده بودند. عقيده ما اين بود كه تكنيك بايد متعالي باشد تا بتوانيم حرفمان را با ساز بزنيم. تكنيك براي پيام است چون من معتقدم تكنيكي كه داراي حرف و پيامي نباشد فقط تكنيك بي روح و حالي است. اينجاست كه بايد همه ما پيرامون و گذشته را بشناسيم و براي آينده برنامه ريزي داشته باشيم.
* چرا شهرام ناظري به عنوان خواننده براي همكاري با گروه دعوت شد؟ با توجه به اين كه چند سالي بود كه شما همكاري تان را با شهرام ناظري قطع كرده بوديد؟
_ خواننده هاي متفاوتي با گروه عارف كار كرده اند كه آقاي ناظري يكي از آنهاست در اين سال ها هر وقت خواننده خوب و مقبولي ديده ام با او كار كردم مساله معروفيت و شهرت خواننده ها هرگز مساله مهمي براي من نبوده است. مثلا آقاي جهاندار يا مرحوم بسطامي از كساني بودند كه من براي اولين بار با آنها كار كرده ام. اگر تعالي و توانايي در خواننده اي مي ديدم وظيفه خودم مي دانستم كه با او كار كنم. البته در صورتي كه مبناي انديشه مشترك هم داشتيم همكاري مي كرديم. اما سابقه همكاري عارف با آقاي شجريان بيشتر بود. چون توانايي بالاي او در گروه ايجاد انگيزه مي كرد و باعث خلق و آفرينندگي مي شد. علاوه بر آن توانايي او در اجرا به ما امكان مي داد كه در زمان كوتاه حدود سي كنسرت در اروپا بدهيم.
آقاي ناظري هم مدتي با ما همكاري داشت اما در دوره اي اين همكاري قطع شد و شايد اين برنامه ها سرآغازي براي كارهاي بعدي باشد
<< Home