Friday, March 18, 2005

ترانه های بهاری


ترانه های بهاری : بهار و جلوه های دل انگيز آن در شعر و موسيقی ايران

محمود خوشنام

ترانه های بهاری - قسمت اول (صوتي)


ترانه های بهاری - قسمت دوم (صوتي)

محمد رضا شجريان

Example



بهار و جلوه های دل انگيز آن را در شعر و موسيقی همه جای جهان می توان پيدا کرد. اين جلوه ها، هميشه گرانقدرترين سرچشمه الهام برای شاعران و آهنگ سازان بوده است.

پيشينه اين الهام پذيری را به تاريح ايران دست کم می توان تا " الحان باربدی" دنبال کرد. همزمانی بهار با جشن های فراگير نوروزی، بازتاب آن را در شعر و موسيقی ايران دلپذيرتر ساخته است.

در ميان الحان باربدی، نغمه های بسياری ويژه بهار و نوروز وجود داشته که باربد آن دو را به هنگام نو شدن سال می خوانده ومی نواخته است. بعضی از اين نغمه ها هنوز پس از هزار و چهارصد سال، به عنوان "گوشه" در آوازها و دستگاه های موسيقی سنتی حضور دارند. نوروز بزرگ، نوروز خارا و نوروز صبا از اين گونه گوشه ها به شمار می روند که در پهنه "همايون" و "راست پنجگاه" پراکنده اند.


هنگامه اخوان

Example



گذشته از آن، گوشه های گلريز(شور)، کوچه باغی(دشتی) و طرب انگيز(ماهور) در اين مقام ها نشان از تاثير پذيری آفرينندگان آن ها از جلوه های بهاری دارد.

گمان می رود که در سده های بعدی بعضی از همان الحان به صورت نوروز خوانی هايی در آمده باشد که هنوز هم در استان های شمالی ايران رايج است و چه بسا ترانه های حاجی فيروزی نيز بر همين الحان تکيه داشته باشد.

با اين همه، بعد ها ممنوعيت عمومی و اخلاقی پرداختن به موسيقی، اين شعر و شادی بهارانه را به ويژه در شهرها از ميان برد و آنچه هم که در خفا و يا در بزم های اشرافی اجرا می شد، رنگ و بوی اندوهگنانه به خود گرفت.
و اما برپايی جنبش مشروطيت و به کار گيری موسيقی به عنوان وسيله ای برای بر انگيختن و بسيج مردم از نو، و به ضرورت راه را به سوی شور و شادمانی گشود و بهارانه های بسيار در شعر و ترانه پديد آمد.
اين بهارانه ها، به مرور از ريتمهای شادمانه تری بر خوردار شده و به شکل امروزی خود در آمده اند.
--------------------------------------------------------------------------------
قسمت دوم


دلکش

Example


بهار، اگر در شعر و ترانه کهن ايران بيشتر به خاطر طراوت و خرمی و ديگر خصلت های طبيعی اش ستايش می شود، در شعر و ترانه نو، بار معنايی ونهادين برانگيزاننده ای نيز پيدا می کند. بهار رستاخيز طبيعت است و می تواند نهاد دگرگونگی های اجتماعی نيز باشد. بهار زندگی ساز است، دشمن مرگ است، پس می تواند تمثيلی برای مبارزات آزاديخواهانه باشد.

اينگونه نگاه کردن به بهار در شعر و ترانه پس از جنبش مشروطيت به وجود آمد و پس از يک دوره خاموشی، دو باره از سال های چهل سر برآورد.
دگرگونی در متن ترانه ها (شعر) به نا گزير، دگرگونی در موسيقی را نيز می طلبيد.
ترانه های نو، از سال های سی به یعد فرم موسيقايی تازه ای پيدا کردند. ريتم، به ويژه رينم های نو، در ترانه ها، از اهميت بيشتری بر خوردار شدند. ريتم هايی که با متنی بهارانه سازگاری نشان می دادند.

بنان

Example


از آن گذشته "ساز آرايی" و ارکستر، به معنای واقعی، اهميت خود را آشکار ساختند و توانستند در بهارانه ها، تصوير هايی صوتی گوشنوازی پديد آورند.
با پيدايی موسيقی پاپ، بهارانه ها، شکل و شيوه نوآورانه تری پيدا کردند. به ياری اين موسيقی، بهارانه های موجود در شعر کهن نيز چشم اندازهای تازه ای يافتند.
موسيقی پاپ نيز مثل موسيقی دوره مشروطيت از جلوه های بهاری استفاده های نمادين می برد، البنه از ديدگاهی نوتر و با ظرافتی بيشتر.


BBC