Tuesday, December 06, 2005

امپراتوري ناشناخته پارس


روايت لوموند از عظمت ايران باستان

۱۵ آذر ۱۳۸۴


يکي از آثاري که در نمايشگاه "امپراطوري فراموش شده" لندن به نمايش در آمده ، جامي به شکل سر انسان است. اين جام که در قرن پنجم قبل از ميلاد در آتن يافت شده، چهره اي با خط هاي خشن و زمخت، ريشي انبوه و درهم و چشماني نافذ را به نمايش مي گذارد: چهره يک مرد پارس، دشمن ديرينه يوناني ها. اين شاهکارهنري تحقيرکننده يونان باستان در مقابل پارس، همسايه خود بوده و حتي با گذشت قرن ها اين خصوصيت خود را هنوز حفظ کرده است.

جان کورتيس و نيگل تاليس، مسوولين نمايشگاه "امپراتوري فراموش شده" که در لندن برگزار شده است، اظهار مي دارند که برخلاف انتظار و باتوجه به ناشناخته بودن امپرانوري پارس، اين نمايشگاه موفقيت بسيار بزرگي محسوب مي شود. امپراطوري پارس باستان طي دو قرن [از 550 تا 330 قبل از ميلاد مسيح] در محدوده جغرافيايي که امروز به نام خاور نزديک مي شناسيم، گسترش يافت. قلمرويي که از رود نيل تا رود سند و از درياي سياه تا خليج فارس گسترده شده بود. مجسمه اي از داريوش، پادشاه هخامنشي، در ورودي اين نمايشگاه، زيبايي آن را صد چندان کرده است. اين مجسمه که در سواحل رود نيل تراشيده شده، در شوش، يکي از شهرهاي مهم امپراطوري پارس يافت شده است. روي پايه آن مي توان علاوه بر خط هيروگليف مصري، کتيبه هايي به 3 زبان فارسي باستان، ايلامي و بابلي مشاهده کرد که به خط ميخي نوشته شده اند. همچنين روي آن در 24 سنگ نبشته، اسامي کليه طوايف و قبايلي که تحت فرمان پادشاه کبير هستند، جزء به جزء آمده است.

نيل مک گرگور، مدير موزه بريتانيا مي گويد: "امپراطوري پارس يک امپراطوري متجدد بوده و براي اولين بار در تاريخ بشر، مي بينيم که يک دولت، کل ملت خود را با زبان ها، فرهنگ ها و مذاهب مختلف اين چنين گرد هم مي آورد. و از آنجا که يک امپراطوري قاره اي بوده، بايد يک شبکه ارتباطاتي غيرطبيعي با ساختن جاده هاي بسيار و درعين حال منسجم به وجود آورده باشد تا بتواند با خطه هاي مختلف در قلمرو پهناور خود ارتباط برقرار کند."

آقاي مک گرگور همچنين خاطرنشان مي سازد: "خصومت و دشمني پارس ها و يوناني ها به ديد آنها از جهان برمي گردد. يوناني ها بيشتر براي حقوق فردي ارزش قايل بودند، در حالي که پارس ها براي حقوق ملت. اين داريوش بود که به تبعيد يهودي ها که در اسارت بابل بودند، پايان داد."

بخش هايي از مجسمه هاي باشکوه، پايه هاي ستون ها و سرستون هاي عظيم الجثه، همگي نشان دهنده عظمت بناي تخت جمشيد، پايتخت امپراطوري پارس هستند که امروزه از آن فقط خرابه هايي به جاي مانده است. ولي با بررسي همين باقي مانده هاست که مي توان برداشتي از اين امپراطوري عظيم داشت. هنر آنها اغلب برروي حيوانات متمرکز است، به ويژه حيواناتي خيالي و اسطوره اي که نشان از قوه تخيل بالاي پارس ها دارند. اين مجسمه هاي باشکوه به شکل سرستون، قوس و طاقي نمود پيدا کرده و از اصليت پارس ها، قومي هند و اروپايي که از استپ هاي آسياي مرکزي آمده اند، پرده برمي دارند.

در بعضي از جواهرات به نمايش گذاشته شده در موزه بريتانيا، آثاري از سيت ها نيز به چشم مي خورد. حتي اگر پارس ها، ايده هاي زيادي را از همسايه هاي خود [به ويژه تمدن هاي اطراف دجله و فرات] اقتباس کرده باشند، ولي خود آنها نيز بسيار خلاق و مستعد بوده اند. تا آنجا که مي بينيم امپراطوري پارس مرکز فعاليت هاي تجاري بوده است.

در موزه بريتانيا، همچنين يک کالسکه زرين که در مرز چين يافت شده به چشم مي خورد، وسيله اي خاص که با تمثالي از يک خداي مصري به نام "بس" تزيين شده است. در اين مجموعه، مي توان به ظروف سلطنتي نيز اشاره نمود، ظروفي متنوع و درعين حال اشرافي که هميشه مايه سرزنش يوناني ها نسبت به پارس ها بوده است. علاقه به وسايل عيش و نوش و تجملاتي که همگي نشان دهنده ثروت، شکوه، اقتدار و درعين حال بيانگر حس مداراي اين امپراطوري نسبت به مردم است.

اسکندر مقدوني که تمثالي از او را مي توان در موزه ديد، پايان امپراطوري هخامنشي را باعث شد، ولي نه پايان تمدن پارسي را. تمدني که در زمان سلجوقيان نيز ادامه داشت. پس از پارت ها، در دوره ساسانيان نيز شاهد بوديم که چه ارتباط ريشه اي زيادي با هخامنشيان دارند. اصول و معيارهاي تمدن پارس به همين منوال حفظ شد تا اينکه در قرن هفتم پس از ميلاد مسيح، حمله اعراب مسلمان، خاور نزديک را وارد دنياي ديگري کرد. حتي پس از اين تاريخ، پارس مسلمان شده اصالت خود را حفظ نمود و اين اصالت حتي پس از انقلاب اسلامي نيز به چشم مي خورد.

در موزه بريتانيا پوستري وجود دارد که در اوايل سال 1990 پس از جنگ ايران و عراق تهيه شده است. اين پوستر سربازان ايراني را پشت سرهم نشان مي دهد که شهداي خود را دردست دارند. در جلوي اين پوستر، يکي از ستون هاي تخت جمشيد را مي توان ديد که در راس آن يک مناره مسجد قرار گرفته است.

منبع: لوموند، 2 دسامبر (ROOZ)