موش ها جهان را از طريق سبيل هايشان مى شناسند
احساسى براى تاريكى
فاطمه گشادرو*
روشى كه موش ها (و ساير جوندگان) جهان را درك مى كنند با طريقى كه ما انسان ها جهان را مى شناسيم متفاوت است. در حالى كه حس بينايى انسان ها مهمترين منبع كسب اطلاعات براى آنها به شمار مى آيد، حس بينايى موش ها ضعيف بوده و نقش مهمى در شناخت آنها از محيط اطرافشان ندارد. موش ها براى شناخت محيط پيرامون خود بيش از چشم هايشان به سبيل هايشان اتكا دارند. موش ها محيط نزديك خود را از طريق تماس سبيل هاى صورت (كه به اين سبيل ها ويسكر گفته مى شود) درك مى كنند. اهميت ويسكرهاى صورت به عنوان منبع اصلى جمع آورى اطلاعات حسى در موش و ساير جوندگان از سال ۱۹۱۲ آشكار شده است. تحرك زياد و حساسيت ويسكرها، راهى براى جبران ضعف بينايى در شب و نياز آنها براى شناخت محيط هاى تاريك است، زيرا موش ها موجوداتى با زندگى فعال شبانه و متمايل به محيط هاى تاريك هستند. موش ها ويسكرهايشان را تا ۲ اينچ (۵ سانتيمتر ) در جلويشان گسترش مى دهند تا بتوانند اشياى محيط را لمس كنند. وقتى آنها شيئى جديد و يا محيط جديدى را جست وجو مى كنند مجموعه اى از حركات را انجام مى دهند كه شامل جلو بردن و عقب كشيدن ويسكرهاست. اين حركات ريتميك ويسكينگ (Whisking) ناميده مى شود. همزمان با حركات ويسكينگ، حركت سر و نوك بينى موقعيت ويسكرها را نسبت به هم تغيير مى دهد. حركت دائمى ژويسكرها يك راهنماى حسى و يك حس حمايت كننده و كمك كننده براى راه رفتن موش است كه با تعادل حيوان نيز ارتباط دارد.ويسكرها موهاى بلند و تخصص يافته اى هستند كه مانند ساير موهاى بدن از يك ستون سلول مرده تشكيل شده اند و از فوليكول هاى موجود در پوست رشد مى كنند. فوليكول ها به وسيله پايانه هاى عصبى و عضلات كوچك احاطه شده اند. ويسكرها در دوران جنينى (۱۲ روزگى) ظاهر مى شوند و نوزاد موش با ويسكر به دنيا مى آيد، اما توانايى حركت دادن ويسكرها به سمت جلو و عقب (ويسكينگ )۱۲ روز بعد از تولد ايجاد مى شود. حدود ۳۰ ويسكر بزرگ با نظم خاصى در هر طرف صورت قرار گرفته است. اين ويسكرها از سمت پشتى (دورسال) به شكمى (ونترال) در ۵ رديف (A، B، C، D و E) قرار گرفته اند و از سمت عقب (كودال) به جلو (روسترال) در ۵-۹ ستون گسترده شده اند و با اعداد ۱ ،۲، ... شماره گذارى مى شوند. ويسكرهاى عقبى بلندتر و ويسكرهاى جلويى كوتاه ترند و در كسب اطلاعات حسى نقش متفاوتى دارند. در حالى كه ويسكرهاى جلويى فاقد سيستم عضلانى هستند و كمتر حركت مى كنند، ويسكرهاى بزرگ خلفى با دو نوع عضله پيوسته شده اند. يكى از اين عضلات منطقه رويش ويسكرها يا Mystacial Pad را حركت مى دهد و عضله ديگر فوليكول مو را جابه جا مى كند. در واقع، موش ها از ويسكرهاى جلويى براى سنجش موقعيت سطح استفاده مى كنند در حالى كه ويسكرهاى خلفى سطح را لمس و معاينه مى كنند. هنگام شناخت اشياى جديد ويسكرها به سمت شيئى دراز مى شوند تا آن را لمس كنند. اين تماس چند صد ميلى ثانيه به طول مى انجامد و طى آن يك و يا چند ويسكر خميده مى گردند. سپس حركت ويسكينگ انجام مى شود. حركت به جلو بردن ويسكرها (Protraction) نقش مهمى در جمع آورى اطلاعات دارد در حالى كه به عقب كشيدن ويسكرها موقعيت ويسكرها را دوباره تنظيم (Reset) مى كند.
يك ويژگى جالب رفتار ويسكينگ، ريتميسيته آن است. زيرا فركانس آن در زمان تشخيص يك شى ء جديد، با فركانس آن در زمان جست وجوى محيط متفاوت است. سرعت حركت ويسكرها بر حسب نوع كارى كه انجام مى گيرد متفاوت است. به هرحال، همانطور كه ما انسان ها با حركت دادن نوك انگشتان روى شيئى، تشخيص آن را آسان تر مى كنيم حركت ويسكرها نيز مى تواند به افزايش تشخيص تماسى كمك كند. مطالعات سايكوفيزيكال روى موش هاى آموزش ديده نشان داده است كه آنها مى توانند تنها با استفاده از ويسكرهايشان تفاوت هاى كوچك در بافت اشيا را در سطح قابل مقايسه با انسان ها كه از نوك انگشتان استفاده مى كنند، تشخيص دهند. وقتى ويسكرها در تماس با شيئى خم مى شوند پايانه عصبى موجود در فوليكول آنها تحريك مى گردد و پيام عصبى توليد مى شود كه در طول عصب آوران به مركز عصبى منتقل مى گردد. اطلاعات حسى كه به وسيله ويسكرها جمع آورى مى گردد با واسطه سه سلول عصبى (نورون) به قشر حسى پيكرى مغز مى رسد. بررسى هاى آناتوميك و فيزيولوژيك نشان داده است كه قسمتى از مغز كه اختصاصاً اطلاعات حسى تماسى ويسكرها را پردازش مى كند، محتوى مجموعه هاى نورونى در لايه ۴ قشر است كه به آنها بارل (Barrel) گفته مى شود. هر بارل با يك ويسكر روى صورت سمت مقابل بدن ارتباط يك به يك دارد. بارل هاى قشرى با همان نظمى كه ويسكرها صورت دارند كنار هم قرار گرفته اند. سلول هاى موجود در يك بارل به حركت يك سبيل كه با آن ارتباط دارد بيشترين پاسخ را مى دهد و به تحريك سبيل هاى مجاور آن يا پاسخى نمى دهند و يا پاسخ اندكى مى دهند. امروزه محور نورونى ويسكر بارل به دليل ارتباط يك به يك ويسكرهاى صورت و بارل هاى قشر مغز، مدلى جذاب براى مطالعه ساختمان، عمل، رشد و شكل پذيرى در سيستم حسى پيكرى شده و توجه بسيارى از محققين را به خود جلب كرده است. براى كسب اطلاعات بيشتر درباره زندگى موش ها مى توانيد سرى به سايت www.ratbehavior.org بزنيد.
<< Home